کدام گوشی هوشمند مناسبت نیاز های شما است؟

شاید این اولین سوالی است که ذهن هر خریدار گوشی هوشمند را پیش از خرید مشغول میکند.هر چند با توجه به وضعیت آشفته فعلی بازار ارز،احتمالابرای خیلی از خریداران، قیمت گوشی در درجه اول اهمیت داشته باشد.

در این مقاله،به صورت مختصر و مفید سعی داریم برترین گوشیهای هوشمند فعلی که قابل تهیه در بازار ایران میباشند را معرفی نماییم تا با توجه به سلیقه،نیاز و البته هزینه هر گوشی موبایل،کاربران بتوانند بهترین انتخاب را انجام دهند.

شما نیاز به یک گوشی با امکانات و عملکرد قابل قبول در یک قیمت مناسب هستید:

Samsung Galaxy A30 Dual Sim

گوشی Galaxy A30 را شاید بتوان به عنوان مناسب ترین از لحاظ قیمتی انتخاب نمود.هنگامی که مشخصات Galaxy A30 را نگاه میکنیم،  صفحه نمایش Super AMOLED آن شاید چشمگیر ترین مشخصه آن باشد.با توجه به ضعف های فعلی صفحات نمایشی AMOLED شرکت LG در گوشیهای موبایل مورد استفاده(Huawei mate 20 pro و LG G7) که دارای مصرف باتری بسیار بالا نسبت به صفحات نمایش AMOLED از سامسونگ هستند، استفاده از یک صفحه نمایش AMOLED کم مصرف که برتریهای بی چون و چرای صفحات OLED نسبت به انواع LCD مانند شدت نور بسیار بالاتر،نمایش محیط های تاریک طبیعی تر،زاویه دید فوق العاده بالاتر تصویر،زمان پاسخگویی سریعتر که در تصاویر با سرعت تحرک بالاتر بسیار قابل توجه است،همراه با پشتیبانی از وضوح +FullHD در کنار استفاده از یک باطری با ظرفیت نسبتا بالای 4000 میلی آمپر،استفاده از تراشه Exynos 7904  با عملکرد قابل قبول همراه با 4 گیگابایت حافظه،Galaxy A30 را به عنوان انتخاب برتر در این بخش میکند.

شما نیاز به یک گوشی با عملکرد و امکانات سطح بالا دارید اما نه با قیمت بالا:

پیشنهاد اول:  

Xiaomi MI 8

شاید خیلیها به برند Xiaomi به چشم یک برند درجه سوم یا چهارم جهانی در بازار موبایل نگاه کنند یا چینی بودن آن را ملاکی بر بی کیفیت بودن آن بدانند. Xiaomi در حال حاضر برند سوم از لحاظ فروش جهانی است و یکی از بهترین برندها در زمینه طراحی گوشیهای با امکانات و عملکرد بالا و قیمت مناسب است.با توجه به استقبال کم سابقه بازار اروپا و آمریکا بویژه در یک سال اخیر از این برند و رضایتمندی مصرف کنندگان در اکثریت ،موقعیت خیلی خوبی است تا دو محصول فوق العاده این شرکت پیشنهاد شود.

 Xiaomi MI 8گوشی است که خیلی سخت بشود ایرادی از هر نظر از آن گرفت.استفاده از صفحه نمایش AMOLED ( سامسونگ) و استاندارد DCI-P3 در صفحه نمایش که قابلیت نمایش طیف وسیعتری از رنگها را نسبت به استاندارد sRGB را داراست،همراه با پشتیبانی از تکنولوژی نمایشی HDR10  با شدت روشنایی قابل توجه 460nit نیت یا  به واحد اندازه گیری شدت روشنایی،nit گفته میشود) در نمایش هر چه واقعگرایانه تر تصاویر ویدیویی(در صورت پشتیبانی محتوای تصویری از HDR)،طراحی باریک و به روز با بدنه فلزی و شیشه ای،استفاده از تراشه پردازش سطح بالای  Qualcom Snapdragon 845 ،قابلیت شارژ وایرلس یا بیسیم،بهره وری از ماکزیمم 6 گیگابایت حافظه اصلی و قابلیت شارژ سریع به دو روش  Qualcom Quick Charge 4 +و  TypeC Power Delivery 3.0 ،همه از قابلیتهای ممتاز  MI 8 هستند. به لطف قابلیت  شارژ سریع به دو روش ذکر شده،امکان انتقال جریان 27 وات را (9volts@3amps) داراست که در صورت شارژ در چنین شدت جریانی،امکان شارژ سریع گوشی در کمتر از 100 دقیقه وجود دارد.هر چند که موافق با آنالیز های انجام شده توسط وبسایت Gtrusted،در هیچ یک از دو روش، توان دریافتی توسط گوشی به بالاتر از 18 وات نرسید و استانداردهای شارژ آن به Qualcom Quick Charge 3 محدود شده است.در هر حال Xiaomi در جعبه محتویات گوشی، یک شارژر Qualcom Quick Charge 3  با قابلیت شارژ سریع آن در ماکزیمم توان 18 وات را قرار داده است.از دیگر ویژگیهای قابل توجه MI 8 قابلیت از قفل خارج کردن صفحه به دو روش اثر انگشت اپتیکال که بسیار سریع و موثر عمل میکند و روش تشخیص چهره طبق متد facial recognition ID 3  است که مشابه متد Face ID  در iPhone X است(از لحاظ دقت،سرعت و امنیت نمیتوان آنها را برابر دانست) که بواسطه یک نور و لنز اشعه  infrared،یک تصویر 3 بعدی از چهره کاربر نگاشت کرده و بواسطه آن، تسریع در سرعت و دقت بالاتر در باز کردن قفل صفحه انجام میگیرد و قطعا از روشهای مرسوم تشخیص چهره دقیق تر و امن تر است.قابلیتهای ضبط  ویدیو در این گوشی نیز بسیار بالاست.امکان ضبط تصاویر با دقت تصویری 4K در سرعت 60 فریم بر ثانیه در صورتیکه باعث افزایش دمای غیر عادی تراشه پردازشی گوشی نشود(موردی که از ضعف های بزرگ دو گوشی Galaxy S9 /Galaxy   S9 Plus است) همراه با بزرگنمایی 2x در دو دوربین عقب 12 مگاپیکسلی گوشی،از دیگر ویژگیهای MI 8  است.همانند خیلی از گوشی های اندروید سطح بالا،MI 8 نیز پشتیبانی از کدک صوتی aptX HD را جهت انتقال صوت با کیفیت و وضوح  محتوای صوتی یک DVD در بستر وایرلس یا بیسیم را دارد که در صورت پشتیبانی هدفون یا ایرفون از این کدک،وضوح و شفافیت به مراتب بالاتری از استاندارد پایه کدک SBC را پخش خواهد کرد.مورد آخر، استفاده آن از یک GPS دو فرکانسه است که امکان ردیابی محل دقیق تر کاربر نسبت به GPS های متداول است. Xiaomi MI 8 حتی در بازار فعلی پر نوسان ، یک انتخاب عالی با امکانات فرای انتظار و عملکرد بسیار بالا است.

پیشنهاد دوم:  

Xiaomi Pocophone F1

Pocophone F1 از نقطه نظر سخت افزاری شباهت بسیار زیادی با نسخه پرچمدار خود یعنی MI 8 دارد که مهترین آنها استفاده از تراشه قدرتمند Qualcom Snapdragon 845 است.از طرفی در جهت توجیه 100 دلار ارزان بودن آن نسبت به MI 8،   به جای استفاده از صفحه نمایش AMOLED،دارای یک صفحه نمایش IPS LCD میباشد. Pocophone همچنین از شارژ وایرلس پشتیبانی نمیکند.همچنین باز شدن قفل صفحه بواسطه روش اثر انگشت اپتیکال موثر همانند Mi 8 و البته تشخیص چهره به روش مرسوم و نه به روش امن تر 3D facial recognition که در گوشی MI 8 استفاده شده است در این گوشی بکار گرفته شده است.Pocophone F1 بی تردید یکی از بهترین انتخاب های ممکن در بازه قیمتی خود است که به لطف استفاده از تراشه پردازشی Snapdragon 845،همانند MI 8،قابلیت نصب و اجرای جدیدترین و سنگین ترین برنامه ها و بازیها را همراه با قابلیت ضبط ویدیو در وضوح 4K در سرعت 60 فریم و ضبط تصاویر به صورت آهسته با سرعت 960 فریم(بواسطه به روز رسانی نرم افزاری گوشی) را نیز دارد.پشتیبانی از کدک صوتی aptX HD و شارژ سریع Qualcom Quick Charge 3 از دیگر ویژگیهای این گوشی است. Pocophone F1 همانند MI 8 نیز از دو دوربین عقب 12 مگاپیکسلی که البته فاقد بزرگنمایی 2x تعبیه شده در MI 8 است،استفاده میکند.همچنین قابلیت نصب mircoSD تا 512 گیگابایت را بر خلاف MI 8 دارد و دارای یک باطری با ظرفیت 4000 میلی آمپر است.Pocophone F1 در بازه قیمتی تا ۳۰۰ دلار یک انتخاب ناب است.

شما نیاز به گوشی در جهت تولید و خلق استعداد ها یا نیازهای کاری خود هستید:

Samsung Galaxy Note 9

شاید در وضعیت فعلی، انتظار برای Note 10 منطقی تر باشد تا خرید نسخه قدیمی تر آن.اما با توجه به اینکه وضعیت ارز در بازار ایران بسیار پر نوسان است و هنوز تاریخ دقیق و موثقی از عرضه Note 10 از سوی سامسونگ اعلام نشده،انتخاب Note 9 در وضعیت فعلی معقولانه بنظر میرسد. Samsung Galaxy Note 9 اساسا یک گوشی با قابلیتهای کاری است. S-Pen یا قلم الکترونیکی آن پیشرفت قابل توجهی در ارتباطات بیسیم خود و تعامل با گوشی داشته و نسبت به سلف خود در Note 8، از یک خازن در جهت مصرف توان خود به جای یک باطری استفاده میکند.این تغییر موجب شارژ مجدد خودکار درطی چند ثانیه میگردد تا یک مدت زمان طولانی که صرف شارژ یک باطری لیتیومی در نسخه Note 8 آن میشد.ابزار DeX  به عنوان یک ابزار کاربردی،این امکان را برای Note 9 فراهم میکند تا تجربه یک کامپیوتر خانگی را با این گوشی داشته باشید.چهارچوب کوچک و بسیار شکیل DeX  با پورتهای HDMI،دو پورت USB 2.0  و یک پورت شبکه با سرعت 100 مگابیت در ثانیه،امکان اتصال گوشی به مانیتور،کیبورد،ماوس و یک شبکه  بیسیم را فراهم میکند.

گوشی Galaxy Note 9 غنی از امکانات است.دارا بودن یک صفحه نمایش 6.4 اینچی AMOLED ،امتیاز IP68 در جهت مقاوم بودن گوشی در مقابل خاک و آب(تا عمق 1.5 متر)،پشتیبانی از شارژ بیسیم گوشی،وجود کانکتور جک هدفون 3.5 میلیمتری(که از یک سال اخیر حذف خارج از منطق آن توسط برخی برندهای سازنده گوشی باب شده است)،پشتیبانی از پهنای باند انتقال داده  USB 3.1 نسل اول با سرعت 5 گیگابیت در ثانیه در کانکتور usb c آن،استفاده از متد شارژ سریع انحصاری انطباقی سامسونگ(adaptive fast charge) با ماکزیمم توان 15 وات همراه با پشتیبانی از متد شارژ سریع typeC Power Delivery  با ماکزیمم توان 18 وات، Galaxy Note 9 را به یک گوشی با امکانات گسترده تبدیل نموده است. نکته منفی در مورد Note 9 وجود دارد که متاسفانه از اهمیت زیادی هم برخوردار است و آن تراشه پردازشی آن میباشد. Samsung که در عرضه گوشیهای سری S و NOTE از دو تراشه پردازشگر QULACOM Snapdragon(گوشیهای عرضه شده در آمریکا،چین و ژاپن) و Exynos خود(عرضه شده در دیگر نقاط دنیا  به غیر از سه کشور اعلام شده) استفاده میکند،تراشه Exynos مدل 9810 استفاده شده در هر دو سری GALAXY S9 و  NOTE 9  با عملکرد و مصرف باطری بسیار نا امید کننده، به یکی از ضعیفترین گوشیهای 2018 تبدیل شده است.در واقع نسخه با تراشه QULACOM Snapdragon با توجه به اینکه تنها نسخه Exynos  هر دو سری گوشی در بازار ایران موجود است،انتخاب Note 9 در این بخش به عنوان انتخاب برتر کمی سخت میباشد در هر حال با توجه به ویژگیهای مورد نیاز در انتخاب یک گوشی در این بخش و عدم وجود محصول مشابه در برندهای دیگر که قابل رقابت باشند،پیشنهاد برتر در این بخش،گوشی  Samsung Galaxy Note 9 است.

شما از طرفداران سر سخت عکاسی هستید:

Huawei P30 Pro

این روزها بیش از همه چیز صحبت از تحریمهای شرکت Huawei از طرف کمپانیهای معتبر آمریکایی مانند Intel،Google،Qualcom و البته ARM است.هر چند که Huawei صحبت از رونمایی از سیستم عامل جدید خود به نام  HongMeng OS را در آینده نزدیک کرده است که امکان بهره وری از آن هم در پلتفرم موبایل و PC را دارد.اما از یک سو جا افتادن این سیستم عامل در بازار و اعتماد مصرف کنندگان به آن و از سویی دیگر کنار گذاشتن محبوب ترین سیستم عامل حال حاضر در پلتفرم موبایل یعنی اندروید قطعا Huawei  را با چالشهای فراوانی روبرو خواهد کرد. هر چند که گفته شده تراشه های فعلی و تراشه سطح بالای نسل بعد Huawei Hisilicon Kirin 985 فارغ از تحریم های کمپانی ARM هستند اما با توجه به اینکه بالای 80 درصد بازار فروش گوشیهای هوشمند این شرکت در تملک گوشیهای رده متوسط و رده پایین آن است،بدون شک نه فقط بازار گوشیهای هوشمند این شرکت بلکه تمامی محصولات Huawei در هر پلتفرمی که نیاز به استفاده از یک پردازنده مرکزی در آنها باشد در آینده و در صورت تثبیت این تحریمها دچار التهاب و نوسانات بسیار خواهد شد.

در هر حال این اخبار و اطلاعات گفته شده هیچ کدام باعث نمیشود که Huawei P30 Pro به عنوان بهترین گوشی  و انتخاب در این بخش قرار نگیرد.P30 Pro دارای یک صفحه نمایش 6.47  اینچی OLED از سامسونگ،مقدار حافظه اصلی 8 گیگابایتی،یک باطری 4200 میلی آمپر  و مجهز شده به استاندارد مقاومتی IP68 در ضد آب بودن(تحمل فشار تا عمق 1 متر) و ضد گرد و غبار بودن است.تراشه پردازشی SOC استفاده شده در گوشیهای سری Mate 20 یعنی Hisilicon 980  در گوشی P30 pro نیز بدون تغییر استفاده شده است.Huawei با توجه به اتفاقات ناخوشایند از تقلب  و گمراه کردن عموم در قدرت نمایشی پردازش گرافیک تراشه سطح بالای نسل قبل خود یعنی Hisilicon 970 در افزار سنجها  که قدرت عملکردی آن را بشدت اغراق آمیز نمایش میداد و  مشخص گردید که گوشیهای استفاده کرده از این تراشه(Mate 10 ، P20/Pro وHonor Play  ) در تستهای واقعی افزارسنج های گرافیکی در سطح یک گوشی Samsung Galaxy S7 (با تراشه Exynos 8890 ) هستند،این بار با عبرت از این اتفاقات و جهت بازگرداندن اعتبار از دست رفته،  به لطف استفاده از تراشه پایه ARM Cortex 76 و تراشه گرافیکی Mali G76 با ترانزیستورهای 7 نانوتری TSMC، تراشه بسیار قدرتمند Hisilicon Kirin 980 را معرفی کرد که عملکرد و قدرت پردازشی آن(این بار بدون تقلب!) در افزارسنجها فرای انتظار  است.

 

اما مهترین بخش گوشی Pro P30 که ماهیت آن را نشان میدهد دوربین آن است. P30 Pro به سه دوربین عقب مجهز شده که دوربین اصلی آن یک دوربین 40 مگاپیکسلی با لنز 1/6f دیافراگم  و مجهز به تکنولوژی OIS( یا Optical Image Stabilization; تکنولوژی تثبیت کننده عکس که مانع از تیرگی و تاری عکس در محیطهای با نور کم شده و همچنین در هنگام عسکبرداری مانع از نمایش اثرات لرزش در عکس(به عنوان مثال لرزش دست) میگردد) و تکنولوژی  SuperSpectrum(عسکبرداری بهتر در محیطهای با نور ضعیف با جابجایی رنگ زرد با سبز که در عکسبرداری با دوربینهای مرسوم از سه رنگ قرمز،سبز و آبی استفاده میگردد) است.دو دوربین دیگر آن که دوربینهای با لنز زاویه گستردگی دید بالا(wide-angle) و زوم اپتیکال بالا هستند،یک دوربین 8 مگاپیکسلی با زاویه با قابلیت بزرگنمایی اپتیکال 5 برابری(5x) و بزرگنمایی هیبردی(که به آن بزرگنمایی بدون افت وضوح تصویر هیبریدی نیز گفته شده و ترکیبی از تاثیرات و الگوریتمهای نرم افزاری(توسط هوش مصنوعی پردازش شده بواسطه واحد پردازشگر NPU) و سخت افزای در جهت گرفتن تصویری تا حد ممکن طبیعی با بزرگنمایی بالاتر است)،یک تصویر10 برابری(10X) و دیگری یک دوربین 20 مگاپیکسلی با گستردگی زاویه بسیار دید بالا(Ultra) است.در تستهای ارزیابی در محیطهای روز،P30 Pro ازلحاظ تطبیق پذیری با محیطهای با روشنایی بالای متفاوت،به واقع بهترین بهترین هاست.ماژول توانمند بزرگنمایی 5 برابری اپتیکال P30 Pro نشان داده که فراتر از هرگوشی توانایی عسکبرداری با جزئیات را از چشم انداز های دور دارد.سنسور قدرتمند آن نیز توانایی نشان دادن جزئیات قابل توجهی در عکس برداری های با گستردگی دید بالاتر را دارد.هر چند که سنسورهای با مگاپیکسل بالای این گوشی در محیطهای با نور کافی همیشه نمیتوانند بهترین کیفیت را ضبط کنند.اما در تستهای ارزیابی در محیطهای با نور کم P30 Pro با اقتدار بهترین گوشی موبایل حال حاضر است.

استفاده از مُد OIS در شب نیز تاثیر قابل توجهی در هر چه طبیعی تر و شفاف تر شدن عکسها دارد.بهره وری از هر نوع حالت مدرن عکسبرداری مانند HDR،Portrait،Night Mode و TOF(تکنولوژِی نگاشت 3 بعدی از یک تصویر در جهت تسلط بیشتر عکاس بر اجسام داخل میدان دید) نیز Huawei P30 Pro را به بهترین گوشی حال حاضر جهت عکاسی تبدیل کرده است.

بزرگترین صفحه نمایش ممکن، ملاک اول شما از انتخاب یک گوشی است:

Huawei Mate 20X

استفاده از یک صفحه نمایش عظیم 7.2 اینچی OLED(و خوشبختانه از کمپانی سامسونگ) بزرگترین ویژگی چشمگیر Mate 20X نسبت به ویژگیهای دیگر آن است.مطمئنا این اندازه  قابل توجه صفحه نمایش در یک گوشی موبایل میتواند هر علاقه مند به یک صفحه نمایش بزرگ را به سمت خود جلب کند.هر چند که وضوح تصویر FullHD آن(2224 * 1080) کمی کمتر از حد انتظار نسبت به صفحه نمایش بزرگ آن است.این مورد ایرادی است که به سری گوشیهای P30 نیز گرفته میشود و البته قابل گذشت است. استاندارد DCI P3(قابل فعال در هنگامی که تنظیم شده روی حالت رنگ Vivid است)  و HDR در جهت نمایش شفاف تر و نورپردازی واقع گرایانه تر تصاویر،تجهیز به یک باطری بسیار حجیم 5000 میلی آمپر،تراشه قدرتمند پردازشگر Hisilicon 980 همراه با 6 گیگابایت حافظه اصلی و 128 گیگابایت فضای ذخیره سازی(قابل ارتقاء تا 256 گیگابایت بواسط حافظه های نانو یا NANO MEMORY) ،قابلیت شارژ سریع تا 22.5 وات به لطف تکنولوژی Super Charge و دوربین با سه سنسور،گوشی Mate 20X را تبدیل به یک فبلت قدرتمند با امکانات در سطح یک گوشی 2019 کرده است.

با کیفیت ترین صفحه نمایش، هدف اصلی شما از خرید یک گوشی جدید است:

iphone XS MAX

پرچمدار حال حاضر غول تکنولوژی شهر کوپرتینو در ایالت کالیفرنیا،شرکت Apple، با صفحه نمایش OLED (از سامسونگ و به عنوان یک طرح قراردادی با استانداردهای مورد نیاز Apple) مجهز به تکنولوژی Super Retina و ارائه طیف بسیار بالای رنگ به لطف استفاده از تکنولوژی وسعت رنگ  Display P3 همراه با مدیریت رنگ هوشمند،روشنایی تصویر حیرت انگیز 668 شمع  بر هر متر مربع(Candela pe square metre یا cd/m2 ) یا nit  با پشتیبانی رسمی از حالتهای استاندارد HDR 10 و Dolby Vision ،بهترین نتایج کیفیتی را در ارزیابی های افزارسنجهای تست کیفیت صفحه نمایش مانند X-Rite ،  SpecraCal و Gretag Macbeth کسب کرده است.شاید خیلیها علت عدم انتخاب Samsung Galaxy S10 را با توجه به هیاهو و تبلیغات شرکت سامسونگ و صفحه نمایش Infinity-O آن را جویا شوند.صفحه نمایش AMOLED   جدید این گوشی با وضوح 3040*1440  و پشتیبانی از حالت + HDR 10 همراه با وعده های شرکت سامسونگ در توانمندی این گوشی با قدرت وضوح بالا در روشنایی(Brightness)، آنطور که انتظار میرفت محقق نگردید.سامسونگ قدرت وضوح روشنایی Galaxy S10 را 1200nit اعلام کرده است در حالیکه در تستهای ارزیابی و در حالت عادی تنها به عدد 320 شمع بر متر مربع نزدیک شد! و تنها در حالت  تقویت شده adaptive brightness  همراه با نور محیطی بالا به عدد 700nit میرسد.

همچنین در ارزیابی طیف رنگ(gamma) و دقت Greyscale، نتایج برای Galaxy S10 همانند سری S9 بوده و جالبتر اینکه اختلاف  بین نسخه های با تراشه های SOC  متفاوت در گوشی Galaxy S10 (عرضه نسخه با تراشه Snapdragon تنها در بازار آمریکا،ژاپن و چین)و عرضه نسخه Exynos (برای مابقی بازارهای جهانی) و همچنین در حالتهای نمایشی متفاوت(Galaxy S10  دارای دو حالت تصویری قابل انتخاب  “Natural” و “Vivid”است) دارای تفاوتهای آشکاری هستند که البته نسخه Snapdragon در حالت تصویری Natural نتایج قابل قبول تری به نمایش گذاشته است.در مجموع، هدف، قیاس مستقیم Iphone XS MAX با Galaxy S10 نمیباشد و با تمام ایرادات و نتایج ارزیابی کمتر از انتظاری که از گوشی Galaxy S10 شده که اکثر آنها هم نرم افزاری هستند(هر چند برخی مشکلات نرم افزاری بیش از 3 ماه زمان برده تا سامسونگ patch رفع مشکل آنها را ارائه دهد) همچنان Galaxy S10 از بهترین گوشیهای حال حاضر از لحاظ کیفیت و دقت تصویری صفحه نمایش است.در هر حال با توجه به تستها و ارزیابی های انجام شده ، iphone XS MAX انتخاب برتر در این بخش میباشد.

بیشترین استفاده شما از گوشی موبایل تان فیلمبرداری با آن است:

iphone XS MAX

وعده های اپل در زمان معرفی خانواده Iphone XS در توانایی ضبط ویدیو در حالت HDR با حداقل افت کیفیت،تنها یک ادعا نیست و به جرات میتوان گفت Iphone XS و XS MAX بهترین گوشی های فعلی موجود در بازار در فیلمبرداری و بویژه فیلمبرداری در سرعت 30 فریم بر ثانیه هستند.آنطور که در تستها مشخص گردیده،اپل به طرز حیرت انگیزی تکنولوژیهای OIS/EIS را (EIS:انتقال تصاویر الکترونیکی در فریم های ویدیو جهت مقابله با لرزش تصاویر-OIS:تکنولوژی تثبیت کننده تصاویر دارای لرزش با تغییر مسیر اپتیکال در سنسورکه موثر تر از روش EIS است ) در خانواده XS بهینه کرده  و تصاویر ضبط شده در حالات با تکان های فراوان مانند فیلمبرداری در هنگام راه رفتن، به خوبی انجام گرفته و با حداقل لرزش ضبط میگردد.کیفیت تصاویر همراه با Dynamic Range بویژه در محیط های تاریک،سایه ها را به خوبی به تصویر میکشد.شاید تنها 30 فریم در حالت فیلم برداری HDR کمی محدود کننده باشد که البته قابل درک است چرا که احتمال رندرینگ تصاویر در سرعت 60 فریم در وضوح 4K همراه با HDR ،قطعا قدرت پردازش بسیار بالایی را نیازمند است.در واقع اپل آنچه  که در جهت ضبط تصاویر بکار گرفته است یعنی ضبط تصاویر با کیفیت HDR در حالت 4K30fps و امکان تبدیل آن به فرمت های SDR جهت به اشتراک گذاری، بهترین است.این یکی از مواردی است که Samsung Galaxy S10 دارای نقصها و مشکلات بسیاری در آن میباشد. استفاده از حالت تصویری +HDR 10 که منحصر به سامسونگ است، تنها حالت HDR در ضبط ویدیو در گوشیهای خانواده S10 است.تبدیل ویدیوی همراه با افت کیفیت +HDR 10 به SDR جهت به اشتراک گذاری در برنامه و محدود شدن امکان تبدیل آنها تنها به نسخه Exynos سری S10 از طریق خود گوشی(گزینه Convert به علت نامشخص در تنظیمات Camera app  نسخه Snapdragon وجود ندارد!) از علتهای اصلی عدم انتخاب خانواده S10 به عنوان انتخاب برتر در این زمینه شد.

ناگفته نماند که تصاویر ضبط شده در حالت +HDR 10 و پخش آنها بر روی خود گوشی بواسطه تکنولوژِی EIS در Galaxy S10 چشمگیر است.ضبط تصاویر در هر دو کدک تصویری H.264 و H.265 با  bit-rate های بالا نیز از دیگر برتری های Iphone xs در ضبط تصاویر است در واقع این برتری نسبت به Huawei P30 با bit-rateـه تنها 25Mbps در حالت ضبط تصاویر HEVC وGoogle Pixel 3 میباشد.

شما از مشتاقان گیم هستید:

انتخاب برای نسخه IOS:

iphone XS MAX

یکی از بزرگترین برتریهای یک گوشی موبایل، سخت افزار پردازشگر آن است.شاید تراشه پردازشی یا SOC یک گوشی در انتخاب یک گوشی برای بعضی از کاربران در آخرین اولویت قرار داشته باشد.دریغ از آنکه حتی باز کردن یک گوشی از حالت قفل به روشهای متفاوت،از اثر انگشت گرفته تا تشخیص چهره،قدرت و عملکرد تراشه پردازشی SOC گوشی موبایل میتواند نقش بسیار بالایی در امنیت و سرعت باز شدن آن در هر یک از این روشها باشد.در واقع واحد پردازش عصبی( به عنوان نمونه اپل نام این بخش را در جدیدترین تراشه خود، Neural Engine نامیده است) مسئول پردازش و تحلیل این دست از عملیاتها است که میتوان آنها را در دسته عملیاتهای پردازشی هوش مصنوعی قرار داد.در طی تستهای صورت گرفته واحد های پردازش Neural در جهت انجام پردازش های هوش مصنوعی،کنار از قدرت و سرعت پردازش بسیار بالاتر از خود  پردازنده اصلی(CPU)، تا 50 برابر در مصرف توان صرفه جویی میگردد که حیرت انگیر است.

اپل از نقطه نظر عملکردی همیشه از رقبای اندرویدی خود در این زمینه یک برنده مطلق بوده است.تراشه A12 Bionic بر پایه ترانزیستورهای 7nm از TSMC استفاده شده در خانواده XS،نه تنها این فاصله را بیشتر کرده بلکه طبق تحلیل و تستهای عملکردی انجام شده،سطح عملکردی آن را در کلاس یک پردازنده مرکزی Desktop PC قرار داده اند.این مورد در تواناییهای واحد پردازش گرافیکی آن نیز صدق میکند.

اپل از خانواده Iphone 8 به بعد نیز یک قدم بزرگ دیگر برداشته و ضمن کنار گذاشتن در استفاده از تراشه های گرافیکی کمپانی Imagination، در طراحی و معماری تراشه های گرافیکی Efficient تر نیز خود کفا شده است.تراشه A12 Bionic در بخش پردازش مرکزی شامل 2 واحد پردازشی بسیار قوی به نام Vortex  در سرعت فرکانس کاری 2.5GHZ  و 4 پردازنده ضعیفتر و بهینه تر از لحاظ مصرف توان( Efficieny) به نام Tempest  در سرعت کلاک کاری 1.59GHz است که در مجموع 6 واحد پردازشگر مرکزی A12 را تشکیل میدهند.واحد پردازشگر گرافیکی آن، G11P  نام دارد و طبق ادعای اپل،این تراشه بیش از 50 درصد قدرت پردازشی بصری بیشتری نسبت به تراشه گرافیکی استفاده شده در Iphone X دارد.در تستهای انجام شده این ادعا به درستی به اثبات رسیده است.

A12 Bionic همچنین از یک حافظه 4 گیگابایتی از نوع LPDDR4X  بهره میبرد.تراشه شتابدهنده Neural که قبل تر در مورد آن به صورت مختصر توضیح داده شد در A12  از یک پیکره بندی با 2 واحد پردازشی در تراشه A11 استفاده شده در IphoneX، به  8 واحد پردازشی ارتقاء یافته است که بمجرد آن یک جهش عملکردی از 600GigaOPs(Giga Operation per Second) به عدد 5TeraOPs  است.اپل به لطف استفاده از فرایند ساخت 7nm از TSMC،در مقام مقایسه با بلاک های پردازش گرافیکی در SOC گوشی Iphone X ،توانسته به یک کاهش 37 درصدی رسیده و از این رو امکان قرار دادن واحد های پرداش گرافیکی بیشتری در A12 Bionic فراهم گشته است.اما برتری 50 درصدی بخش پردازش گرافیکی تراشه A12 تنها محدود به تعداد بلوکهای پردازش گرافیکی بیشتر آن نسبت به تراشه گرافیکی IphoneX نبوده بلکه اپل در تراشه G11P  از تکنیک بسیار موثر فشرده سازی حافظه(memory compression) استفاده کرده است.در واقع این تکنیک که مدتهاست در پلتفرم PC Desktop، در تراشه های گرافیکی AMD و Nvidia مورد استفاده قرار میگیرد، به بیان ساده،یک روش فشرده سازی رنگ پیکسلها در یک فریم با تفکیک آن فریم به بخش های کوچک تر(Tile)،با مقایسه بین پیکسهای این بخش ها،پیکسلهای مشابه را با استفاده از یک Library (کتابخانه) ای بزرگ از الگوها،به صورت دسته ای از پیسکها در آورده و با فشرده سازی آنها،تا حد بسیار بالایی در حفظ پهانی باند حافظه،(DRAM) موثر واقع میشود.تستهای افزارسنجهای گرافیکی انجام شده به لطف تکنیک مدرن Memory Compression اپل در A12،نشاندهنده قدرت عملکردی بسیار بالای A12 Bionic در مقایسه با رقبای اندرویدی خود است.هر چند که از نقطه نظر دفع حرارت و سیستم تهویه و البته طرح بندی مادربرد،اپل آنچنان که باید،در این زمینه توانمند عمل نکرده و با توجه به مصرف برق بالای تراشه A12 در پردازشهای سنگین،حداقل میتوانست در سیستم تهویه برد اصلی به منظور انتقال و دفع حرارت تراشه A12 با ۶/۹ میلیارد ترانزیستور بهتر عمل شود.

انتخاب برای نسخه Android:

ONEPLUS 7 PRO

کمپانی ONEPLUS  را میتوان در چند سال اخیر جزو موفق ترین برندهای طراح موبایلهای هوشمند نامید.کمپانی که مشتافانه در مسیر رسیدن به “بهترین” است و در این مسیر قدم های بزرگی،همچنان که از نقد های مثبت  و تعاریف محصولات اخیر آن مشاهده شده،برداشته است.از عملکرد و طراحی گرفته تا قیمت گذاری های مناسب نسبت به کیفیت بالا همراه با پشتیبانی نرم افزاری خوب که رضایتمندی بالای مشتریان را به همراه داشته است. ONEPLUS 7 PRO جدیدترین و مدرنترین گوشی هوشمند این شرکت،از این نقطه نظرات اعلام شده متفاوت نیست و میتوان آن را یک جانشین موفق از گوشی تحسین بر انگیز ONEPLUS 6/6T دانست.موافق با افزارسنجها و تستهای انجام شده،ONEPLUS 6/6T در کنار Google PIXEL 6 بالاترین امتیازات و نتایج را در گوشیهای نسل قبل و با تراشه Snapdragon 845  بدست آوردند.در واقع یکی از ویژگیهای منحصر به فرد گوشی ONEPLUS 6/6T،سیستم خنک کنندگی عالی و طرح بندی برد موثر آن بود.در مقایسات دفع حرارتی صورت گرفته با گوشی +Galaxy S9(نسخه Snapdragon) و در اوج پردازش، حرارت تولیدی آن به بیش از 55 درجه سانتیگراد رسیده است. همچنین گوشی XIAOMI MI 8 که دمای 50 درجه سانتیگراد را نمایش میدهد در حالیکه ONEPLUS 6/6T به فراتر از 46 درجه حرارتی تجاوز نکرد. OP7 Pro نیز از این قاعده مستثنی نیست.

OP7 Pro از یک صفحه نمایش چشمگیر 6.67 اینچ AMOLED بهره میبرد که ویژگی قابل توجه آن،پشتیبانی از وضوح 1440P همراه با سرعت بازسازی تصویر 90 هرتز(90HZ Refresh Rate) است.با توجه به محدودیت اینترفیس MIPI(یک اینترفیس سریال در جهت مشخص کردن بالاترین سرعت ممکن بین پردازنده مرکزی و ماژول تصویری) در حالت منفرد همراه با DSC(یا Display stream compression که یک استاندارد نوین جهت فشرده سازی بدون افت کیفیت در جهت حفظ پهنای باند و صرفه جویی در استفاده مفرط از ریسورسهای پردازشی در جهت نمایش تصاویر با وضوح بالا استفاده میگردد) در نمایش تصاویر تنها در محدوده 1440P60HZ،استفاده از یک اینترفیسی تصویری dual-MIPI در OP7 PRO در جهت نمایش فراتر از 60 هرتز و رسیدن به مرز 90 هرتز در وضوح 1440P بسیار محتمل بود.اما در آنالیزهای آتی و دقیق تر وب سایت Anandtech در سورس کِرنل(Kernel Source) گوشی OP7 Pro،مشخص گردید که همچنان از یک اینترفیس MIPI استفاده شده است.در واقع OnePlus به جای پیاده سازی اینترفیس دوگانه( MIPI(dual-MIPI با بازده ای نه چندان موثر و مصرف توان بالاتر ، از یک اینترفیس MIPI اما همراه با یک نسخه به روز شده D-PHY بهره برده است(D-PHY یک لایه فیزیکی پیشرفته جهت اتصالات داخلی ،موافق با استانداردهای ارتباطات داخلی سازمان جهانی توسعه دهنده رابط کاربری برای اکوسیستم موبایل به نام MIPI Alliance، است و هدف از ایجاد پروتکل D-PHY ،تضمین یک ارتباط پر سرعت ، کم مصرف و کم هزینه ما بین یک صفحه نمایش با وضوح و تواناییهای نمایشی بالا با SOC است). OP7 Pro همچنین از یک ویژگی به نام Fnatic که آن را یک بهینه کننده بازیها مینامد،استفاده کرده است.فعال شدن این مُد،باعث تخصیص منابع سخت افزاری بیشتری مانند حافظه اصلی به بازیها بوده و پراسس های هدر رفته حافظه را در برنامه های بلا استفاده حذف میکند.همانند خیلی از محصولات پرچمدارکمپانی های رقیب، OP7 Pro از تراشه قدرتمند Snapdragon 855 استفاده کرده است. Snapdragon 855 یک چیپ با فرایند ساخت 7nm میباشد که متشکل از 4 تراشه سطح بالای Arm Cortex A76 در کنار 4 تراشه بهینه تر و کم مصرف تر Arm Cortex A55 در قالب تراشه های Kryo 485 Gold وKryo 485 Silver است.بر خلاف چیپ پردازشی نسل قبل Snapdragon 845،پیکره بندی هسته های پردازشی در Snapdragon 855 ،از معماری مرسوم  “4+4” big.LITTLE ،به پیکره بندی 1+3+4 تغییر داده شده است.در واقع 4 هسته پردازشگر سطح بالای Arm Cortex A76 در Kryo 485 Gold به پیکره بندی 1+3 تفکیک شده است که پردازنده منفرد، در سرعت فرکانس کاری 2857MHz در مقایسه با 3 هسته پردازشگر دیگر در سرعت 2439MHz همراه با حافظه کش(cache) سطح دو(L2) بیشتر به مقدار 512KB در مقایسه با 256KB در سه پردازنده دیگر است. Qualcomm هدف از این تغییر پیکره بندی هسته های پردازش را در معماری چیپ  855،توان مصرفی کمتر همراه با یک جهش عملکردی 45 درصدی نسبت به تراشه  بالاتر Snapdragon 845 اعلام کرده است.هر چند که در ارزیابی تستهای انجام شده تنها 17 درصد برتری نسبت به Snapdragon 845 مشاهده شد.در تستهای سنجش پردازش گرافیکی که نقش مهم تری را در این قسمت از مقاله ما دارد همچنان گفته های  Qualcomm در عملکرد را خلاف واقعیت نشان میدهد و برتری 50 درصدی عملکردی اعلام شده در Snapdragon 855،در واقعیت تنها 20 درصد نسبت به سلف خود یعنی Snapdragon 845 است. هر چند که توان مصرفی به نسبت قابل توجه 30 درصد پایینتراز سلف خود است.در مجموع در زمینه عملکرد پردازش مرکزی، Snapdragon 855 را میتوان کمی ضعیفتر از نزدیکترین رقیب خود یعنی Hisilcon 980 از Huawei دانست و در زمینه عملکرد گرافیکی،برتری از آن Snapdragon 855 است.در هر حال با توجه به گفته های بالا،ملاک اصلی انتخاب ONEPLUS 7 PRO نسبت به  Huawei Mate 20 Pro و P30 Pro ،کنار از عملکرد برتر تراشه Snapdragon 855 نسبت به Hisilicon Kirin 980 در بخش گرافیک و بصری،عملکرد تحسین بر انگیز سیستم تهویه ONEPLUS 7 PRO همراه با برتری وضوح بالاتر صفحه نمایش در سرعت بازسازی تصویر(فریم) بالاتر به نسبت گوشی Huawei P30 pro با وضوح 1080P (در مقایسه با 1440P) در سرعت 90 هرتز و کیفیت و شفافیت صفحه AMOLED آن از Samsung(در مقایسه با گوشی MATE P20 Pro که در تستهای سنجش کیفیت تصویری به علت استفاده از صفحه نمایش پر مصرف AMOLED از LG ناامید کننده بود) و بهره وری از حافظه های ذخیره سازی بسیار سریع USF 3.0، بهترین انتخاب از اندروید در این بخش است.

oneplus 7 pro به لطف یک دوربین جلوی(Selfie) با مکانیزم بالاپر یا Pop Up ،دارای یک  صفحه نمایش تماما تصویر(Full Screen Disaply) است.طبق گفته OnePlus،ماژول مکانیکی بالا/پایین بر این دوربین،نزدیک به 300 هزار مرتبه مورد ارزیابی و تست قرار گرفته است که  استفاده 150 مرتبه در روز و در یک بازه 5 ساله آن را تضمین میکند.

شنیدن موسیقی بخشی از زندگی شما است:

LG V40

چند سالی میشود که LG از دوران شکوهمند خود به عنوان یک برند درجه اول در بازار گوشی های هوشمند فاصله گرفته است.در سالهای اخیر،دوران کم رمق  و نا امید کننده ای برای LG در ارائه یک محصول متفاوت یا حتی ارائه محصولی با امکانات نه چندان  متمایز اما پر اهمیت بوده است.نتیجه،از دست دادن سهم قابل توجهی از بازار و گرایش مصرف کنندگان به برندهای رقیب شد. V40را در حال حاضر نمیتوان  نسخه پرچمدار از گوشیهای هوشمند LG به حساب آورد اما با توجه به مشخصات اعلام شده از نسخه زود آیند V50،  از این نقطه نظر،سری V جایگزین سری G شده است.در هر حال، گذشته از نقصها و ایردات، بویژه در بخشهای دوربین و باطری،گوشیهای هوشمند اخیر LG در بخش صدا خوب عمل کرده اند و V40 از بهترینها در این زمینه است.همچنان که خیلی از گوشیهای اخیرا عرضه شده، بدون منطق و حساب شده، جک هدفون 3.5mm را حذف میکنند،LG در V40 همانند دیگر گوشیهای عرضه شده خود، این سوکت آنالوگ را حفظ کرده و از یک مبدل پیشرفته 32  بیتی (مبدل صدای دیجیتال به آنالوگ; تراشه های DAC  تبدیل صوت دیجیتال را که در برگیرنده پالسهای 0 و 1 هست به سیگنالهای آنالوگ انجام میدهند تا برای قدرت شنوایی انسان قابل شنود باشد) Quad DAC استفاده کرده است و طبق ادعای LG،قابلیت حذف حداکثری اعوجاج و پارازیت صوت را به همراه دارد. تراشه های Quad DAC  توسط ESS که یک شرکت تخصصی در زمینه تکنولوژی صوتی پیشرفته هست، تولید میگردد.این چیپ پیشرفته صوتی شامل 4 عدد DSP (یا تراشه پردازشی صوت) در غالب یک چیپ منفرد است تا ضمن صرف جویی در فضای اشغالی،50 درصد نویز کمتر را شامل شود.موافق با ESS، تراشه های Quad DAC به لطف دارا بودن مدارهای توکار سطح بالا، این امکان رو فراهم میکند تا خروجی صوتی با دقت بسیار بالاتری از ویدیو و صوت همزمان رکورد شده فراهم گردد.

در واقع،حذف سوکت 3.5mm  که با حذف DAC داخلی گوشی همراه میگردد در خیلی از گوشیهای امروزی بدون توجیه یا منطقی انجام میگیرد. اکثر برندهای گوشی که فاقد این سوکت هستند علت حذف آن را آزاد سازی فضای داخلی گوشی در جهت قرار دادن اجزاء دیگر اعلام میکنند در حالیکه در اکثر نقد و بررسی ها (به عنوان نمونه گوشی Huawei Mate 20 Pro در مقایسه با Huawei Mate 20) برتری قابل توجهی در مدلهای بدون جک هدفون 3.5mm مشاهده نشده است.از سوی دیگر تبدیل(دانگل) جک 3.5mm به typeC در جهت استفاده هدفون یا ایرفون ها در گوشیهای فاقد این سوکت،مصیبت دیگری در گوشی های اندروید است.در اکثر گوشیهای اخیر اندروید که همراه با سوکت جک 3.5mm هستند از DAC های داخلی Qualcomm  یا Wolfson/Cirrus استفاده میکنند که DAC های Qualcomm به لطف پیشرفتهای چشمیگر این کمپانی در این زمینه با کیفیت صوتی بسیار بالاتری همراه است.متاسفانه در نسخه Exynos(نسخه موجود در بازار ایران) گوشی Galaxy S10 از سامسونگ، از تراشه  صوتی Cirrus Logic CS47L93 استفاده شده است که از لحاظ وضوح و شفافیت صدا،نسخه Snapdragon به لطف استفاده از تراشه Qualcomm’s Aqstic،به مراتب بهتر است. اما صرفنظر از Apple که دانگل تبدیل جک  3.5mm به typeC آن با حداقل نویز و دیگر مشکلات صوتی در خروجی صدای آنالوگ همراه است،مدلهای اندرویدی همانطور که اعلام شد با افت قابل توجه کیفیتی همراه هستند.در هر حال،از این نقطه نظر،حفظ سوکت 3.5mm و عدم حذف بی منطق آن از سوی سامسونگ و Lg قابل تحسین بوده و انتخاب برتر در این بخش،به لطف استفاده از تراشه صوت مبدل Quad DAC پیشرفته و پشتیبانی از جدیدترین کدک انتقال صوت با کیفیت بالا در بستر بیسیم aptX HD در کنار پشتیبانی از فرمت فشرده سازی با حداقل افت کیفیت (MQA (Master Quality Audio که توانایی پخش صدایی با کیفیت در سطح فرمت صوتی FLAC را داراست،بی تردید، گوشی LG V40 است.

منابع:

Guru3D،Wccftech،Gtrusted،GSMArena،Hardwarezone و Anandtech

Last Updated: 23/10/2023توسط برچسب‌ها: , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , ,

ارسال دیدگاه